-
خونه ی من و تو و بابایی:)
سهشنبه 29 دی 1394 01:24
خدای مهربون هزاربار شکرت.. امروز من و بابایی و پسرنازمون خونه دار شدیم :) این اولین خونمون تو سا.ری هست که اجاره کردیم و سومین خونه از زمان همخونه شدنمونه ولی خدار هزارمرتبه شکر خیلی خیلی از این خونه راضیم... از الان دارم فکر میکنم تو اتاق پسرکوچولوی نازمون چطوری چیدمان کنیم. وای چه خوب که قبل دنیا اومدنش سروسامون...
-
ذل خوشیه این روزهای من تویی..
شنبه 19 دی 1394 22:20
تصمیم داشتم این روزها رو اینجا ثبت کنم ولی اینقدر این مدت اوضاع و احوالم بالا و پایین داشت که دیگه نشد.. 24 مهر اومدیم ساری دو هفته ای بودیم و بعد مبین منو برد کا.شمر خونه عزیز جون یک ماهی اونجا بودم.. آزمایشات اولیه بارداری و سونوی سه ماهه اول رو اونجا رفتم.. همه چیز خوب بود جز حال بعد از ظهرهای من.. بعد نهار بدون...
-
حس زیبای این روزهای من...
سهشنبه 14 مهر 1394 12:48
سلام دوباره به دنیای مجازی، به خونه ی مجازی... به دوستای واقعی در دنیای مجازی... این روزها پرم از حسای خوب ..حس حضور خدا.. حس معجزه.. با تمام وجودم دارم حس های جدید و قشنگی رو تجربه میکنم... و گاهی به وجد میام ..گاهی بغض میکنم گاهی از شدت خوشحالی سر از پا نمیشناسم.. چه حسی قشنگ تر از اینکه بستری باشم برای رشد یک موجود...